بایگانی برچسب ها: انشا
انشا در مورد اربعین
انشای اربعین اربعین در لغت به معنی چهلم است و در اصطلاح به بیستم صفر ۶۱ هجری قمری، چهلمین روز کشته شدن حسین بن علی فرزند علی بن ابی طالب و فاطمه زهرا، امام سوم شیعیان اطلاق می گردد. انشا نوشتن درباره مردی که به من شجاعت و آزادگی را یاد داد سخت است انشا نوشتن درباره کسانی که سخت ترین سختی ها را در راه عدالت کشیدن سخت است ولی می نویسم تا گفته باشم در این انشا کلمه یا حسین را بله یا حسین کلمه ای است که در تاریخ خواهد ماند همانطور که بعد...
انشا در مورد کتاب و کتاب خوانی
انشا در مورد کتاب انشا شماره یک به نام خدا انشا خود را درباره کتاب اغاز میکنم کتابها نه فقط مرکبی نوشته شده بر کاغذ هستند، بلکه گویندگانی هستند که با شنونده خود سخن میگویند. در واقع کتابها مثل نسیم بهاری باعث طراوت بخشیدن به روح انسان شده و تشنگی روح انسان را سیراب میکنند. در این بین کتابها اگر از خوبیها، زیباییها و راستیها بگوید، درخت زندگی، پربار و محکم خواهد شد. کتابهای مفید و علمی، در شرافت و افتخار، برتر از حتی خون شهیدان...
انشا گفت و گو دست و پا
بنام خدا انشا گفت و گو دست و پا مقدمه: گفت و گو ها میدانیم که چند نوع هستند انواع متفاوتی دارند اما به این موضوع فکر کرده اید که ممکن است دست و پای ما باهمدیگر گفت و گویی داشته باشند میتوانیم به ان با چشم داستانی نگاه کنیم یا رویایی .. متن انشا : از مدرسه که امدم خیلی خسته بودم و راه پیاده ان هم در راه برفی و هوای سرد برای من بسیار خسته کننده بود وقتی رسیدم به خانه دست و صورتم را که شستم به سمت اتاقم رفتم تا استراحت کنم روی تخت خود در...
انشای طنز سیاسی
انشای سیاسی انشای طنز سیاسی سفر به نام خدا .ما بچه ها سفر را خیلی دوست داریم .اما پدرم می گوید سفر برای پولدارها مناسب تر است و مافقرا بهتر است با فکرمان به مناطق جذاب سفر کنیم. پارسال زن دایی اینا دو روز رفته بودند ترکیه اما زن دایی شش ماه تمام عکس های سفرشان را در گروه فامیل می گذاشت و هی می نوشت: من و آنتالیا یهویی ، من و ساحل دریای سیاه یهویی …و خلاصه حرص همه زن های فامیل در آمد.دست آخر مادرم کلی دعوا کرد و پدرم مجبور شد ...
انشا از زبان باران
انشا درمورد قطره باران که از ابری چکیده انشا از زبان باران در یکی از روزهای خوب بهاری همراه دوستانم روی ابرها در حال بازی بودیم ناگهان صدای بلند رعد و برق به گوش رسید و ابرها در حال مچاله شدن بودن و من همراه دوستانم از بالای ابرها به پاین سقوط کردیم . من خیلی در آن لحظه حس خوب و در کنار آن حس ترس داشتم . وقتی که به زمین رسیدم درون یک رودخانه پر فشار افتادم که همه قطره های اطراف من هم همراه با من وارد رودخانه شدن. من در آن لحظه خیلی...
انشا در مورد تعطیلات عید نوروز را چگونه گذراندید
انشا در مورد تعطیلات عید نوروز را چگونه گذراندید به نام خدا که معلم را آفرید و ما دانش آموزان را که امروز بتوانیم قلم در دست بگیریم و انشا بنویسیم که تعطیلات عید خود را چگونه گذراندیم و با سواد شده و مدرک بگیریم و مثل برادرم دنبال کار بگردیم! البته واضح و مبرهن است که ما تعطیلات عید را نگذراندیم بلکه تعطیلات عید خودش گذشت و اگر دست ما بود که اصلاً نمیگذاشتیم بگذرد! چون که ما دانش آموزان تعطیلات را خیلی دوست داریم و خیلی خوش میگذرد چرا که ...