بایگانی برچسب ها: انشا

انشا در مورد شب یلدا

انشا در مورد شب یلدا

انشا در مورد شب یلدا انشا در مورد شب یلدا شب یلدا بهانه ای برای دور هم بودن است، یلدا را همچنین می توان جشن و گردهمایی خانوادگی دانست. در شب یلدا خویشاوندان نزدیک در خانه بزرگ خانواده گرد می آیند. به بیانی دیگر، در سرمای آغازین زمستان، دور کرسی نشستن و تا نیمه شب میوه و آجیل و غذا خوردن و بهفال حافظ گوش کردن از ویژگی های شب یلدا است. برگزاری مراسم یلدا، اگر بتوان نام جشن بر آن نهاد، آیینی خانوادگی است و گردهمایی ها به خویشاوندان و دو...

ادامه مطلب

انشا در مورد گذر رودخانه

انشا در مورد گذر رودخانه

انشا در مورد گذر رودخانه انشا در مورد گذر رودخانه گذررودخانه مانند گذر لحظات زندگی هرچه را که در راه خود باشد باخودباشد باخود می برد و تنها نشانه هایی از خود به جا می گذارد.گذر رودخانه به ما یاداور می شود که زندگی نیز مانند رودخانه در حال گذر است و منتظر ما نمی مانند و می گذرد. درمسیر خانه تامدرسه ما یک رودخانه ی پرخروش و پر اب است که به واسطه ی یک پل دو سر ان به همدیگر وصل می شود.این بار که می خواستم از رودخانه گذر کنم بیشتراز قبل به فض...

ادامه مطلب

انشا در مورد دریا

انشا در مورد دریا

انشا درباره ی دریا انشا در مورد دریا انسان همواره به دریا به عنوان محلی پر از شگفتی‌ها و اسرار نگریسته است. دریا آن چنان مملو از اسرار و معماهاست که حتی اقیانوس‌شناسان بزرگ نیز نمی‌توانند ادعا کنند که به تمامی رازهای آن پی برده‌اند. در این انشا به برخی خصوصیات دریا می‌پردازم. دریا، پر از شگفتی‌هاست. کوچک‌ترین گیاهان ذره‌بینی و همچنین تنومندترین گیاهان در دریاها می‌رویند. تاکنون راهی برای پی بردن به شماره موجودات دریایی و حتی تخمین میزان آن...

ادامه مطلب

انشا درباره ی باران

انشا درباره ی باران

انشا درمورد باران انشا درباره ی باران یکی قطره باران ز ابری چکید خجل شد چو پهنای دریا بدید از ابری که تمام آسمان را فراگرفته است دوباره باران می‌بارد. باران آنقدر شاعرانه است که دل مرا با خود به دنیای شعر و ادبیات می‌برد. به آن جایی که باران می‌بارد و قطره از دیدن دریا خجل می‌شود. به این فکر می‌کنم که چرا وقتی یکی قطره باران ز ابری چکید، خجل شد؟ شاعر می‌گوید از کوچکی خودش و پهناوری دریا شرمنده شد تا اینکه رفت در دل صدفی جای گرفت و به مروارید تبد...

ادامه مطلب

انشا در مورد ماه رمضان

انشا در مورد ماه رمضان

انشای توصیفی درباره ماه رمضان انشا در مورد ماه رمضان ماه رمضان ماهی است که به خاطر خصوصیات آن از دیگر ماه‌ها متمایز می‌شود و مهمترین ویژگی آن روزه‌دار بودن مسلمانان در این ماه است اما روزه با هر شرایط و در هر صورت قبول نمی‌شود. اگر ما ماه رمضانی را گذراندیم، شب‌های احیایی را گذراندیم، روزه‏‌های متوالی را گذراندیم و بعد از ماه رمضان در دل خودمان احساس کردیم که بر خودمان بیش از پیش از ماه رمضان مسلّط هستیم، بر عصبانیت خودمان از سابق بیشتر مسلط...

ادامه مطلب

انشا در مورد روز مادر

انشا در مورد روز مادر

انشا در مورد روز مادر انشا درمورد روز مادر مادر یعنی دلسوز و بی قرار، مادر یعنی امید در سختی ها، مادر یعنی رایحه ی خوش گل ها، مادر یعنی تمام وجود ما. ای که همه جا هستی و بوی تو آرامش بخش دل هاست. ای که پادشاهان قدرتمند گدای دستای تواند. ای کسی که بهشت بی صبرانه مشتاق تو است. بگو چگونه ستایش جان سوزی هایت را کنم، بگو چگونه شب هایی را که در خواب ناز بودم و تو بیدار ماندی را جبران کنم، بگو چگونه دوایی باشم بر درد های زندگی ات. ای مادر...

ادامه مطلب

انشا در مورد ایران زمین

انشا در مورد ایران زمین

انشا ایران زمین در قاره آسیا فقط و فقط یک کشور است که انگشت به نشان تمام کشورهای بیگانه است و هرکس نام این کشور را می شنود؛ بی اختیار در باره ی آن به فکر فرو می رود. فکر می کنید این کشور کجاست؟! آری درست حدس زده اید! آن کشور با عظمت ایران است. سرزمین گل های لاله و سرزمین پهلوانان دلیر، وطن همان قهرمانان بزرگوار و پرافتخار است. آن سرزمین، کشور من، کشور تو و کشور تمام ملتی است که از جان خود برای سربلندی و آبادانی این وطن و مردم آن می کوشن...

ادامه مطلب

انشا درباره ی روستا

انشا درباره ی روستا

انشا روستا انشا درباره ی روستا در یک صبح بهاری در روستای کوچکمان با صدای جیک جیک گنجشک ها بیدار می شویم و به کنار پنجره می رویم و پنچره را باز می کنیم و با یک نفس عمیق هوای سالم و پاک روستا را می بلهیم و به ابر های در اسمان ؛خورشید نورانی به طبعیتی زیبا و سر سبز به کوه های استوار و درخت های بلند و زیبا نگاه می کنم و در دل به این همه زیبایی و پاکی شکر می گویم. در صبح روز بهاری در شهر شلوغ و پرهیاهو و پر صدا با بوق ماشین های بزرگ و کوچک ا...

ادامه مطلب