نام:بهروزبهروز شعیبی
نام خانوادگی:شعیبی
تاریخ تولد:۱۳۵۸
محل تولد:مشهد
متاهل
بهروز شعیبیدر سال ۱۳۵۸ در مشهدمتولد شد، او بازیگر و کارگردان سینما و تلویزیون میباشد. شعیبی در فیلم های مختلف، نقش های مختلفی را از جمله کارگردان، بازیگر، دستیار کارگردان و برنامه ریز داشته است. او برای کارگردانی فیلم دهلیز برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم سی و یکمین جشنواره فیلم فجر در بخشفیلمو (مسابقه فیلم های اول) شد.
او برای کارگردانی فیلم دهلیز برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم سی و یکمین جشنواره فیلم فجر در بخش نگاه نو (مسابقه فیلم های اول) شد. شعیبی یک فرزند پسر هم دارد. جدیدترین سریال بهروز شهیبی، پرده نشین است.
فیلم شناسی بهروز شعیبی
شعیبی در مقام کارگردان
پرده نشین (۱۳۹۳)
دنیای بهتر – تله فیلم (۱۳۹۱)
دهلیز (۱۳۹۱)
باغ آلوچه (۱۳۸۴)
ستاره روی زمین – مستند بلند (۱۳۸۵)
بالهای خوشبختی (۱۳۸۷)
جامانده (۱۳۸۸)
میان ماندن و رفتن (۱۳۸۹)
بهروز شعیبی برخلاف بازی های یکنواخت، در کارگردانی سعی کرده کارنامه ای متنوع داشته باشد. البته منظور از تنوع، تکنیک کارگردانی است نه فیلمنامه هایی که برای تصویرکردن انتخاب می کند. به خوب و بدش کاری نداریم؛ آن چه مشخص است این که شعیبی به مضمونیسریاله دارد که ملهم از درونیات خودش است. اوج آن را در سریال موفق «پرده نشین» می توان جست و جو کرد؛ سریالی که به خوبی روایتی جدید از زندگی روحانیت را به تصویر کشید؛ بدون شعار و توضیحات اضافه.
بهروز شعیبی در مقام بازیگر
*تنهایی لیلا (۱۳۹۴)
مهمان داریم (۱۳۹۳)
مهرآباد(۱۳۹۲)
کلاس سوم ب(۱۳۹۰)
گزارش یک جشن (۱۳۸۹)
طلا و مس (۱۳۸۷)
دم صبح (۱۳۸۴)
گفتگو با سایه ها (۱۳۸۴)
قصه های یک زندگی – گرداب (۱۳۸۳)
پسران مهتاب (ارتشی در تاریکی) (۱۳۸۱)
در کنار هم (سلب اختیار) (۱۳۸۱)
آژانس شیشه ای (۱۳۷۶)
بازگشت پرستوها (۱۳۷۶-۱۳۷۵)
دستیار اول کارگردان
توکیو بدون توقف (۱۳۸۱)
خوابگاه دختران (۱۳۸۳)
سالاد فصل (۱۳۸۳)
دم صبح (۱۳۸۴)
قاعده بازی (۱۳۸۵)
جعبه موسیقی (۱۳۸۶)
حیران (۱۳۸۷)
چیزهایی هست که نمی دانی (۱۳۸۸)
برنامه ریز
سالاد فصل (۱۳۸۳)
جعبه موسیقی (۱۳۸۶)
حیران (۱۳۸۷)
چیزهایی هست که نمی دانی (۱۳۸۸)
دستیار دوم کارگردان
صنم (۱۳۷۸)
دختر شیرینی فروش (۱۳۸۰)
شب های روشن (۱۳۸۱)
جوایز
سیمرغ بلورین بهترین فیلم در بخش نگاه نو سی و یکمین جشنواره فیلم فجر (دهلیز)
برنده جایزه بهترین کارگردانی مجموعه های تلویزیونی از شانزدهمین جشنواره حافظ ( پرده نشین )
نقشهای بهروز شعیبی
این شبها شاهد بازی بهروز شعیبی در نقش محمد سریال تنهایی لیلا شباهت زیادی به سیدرضا در طلا و مس دارد. بهروز شعیبی در تنهایی لیلا مجددا همان گریم همیشگی خودش را حفظ کرده. موها و ریش نسبتا بلند و آشفته با همان عینک دور مشکی معروف؛ گریمی که بیشتر شکل و شمایل یک بچه مثبت، آدم خوب یا فردی بسیار ساده و بی آلایش را نمایش می دهد.
بهروز شعیبی و مینا ساداتی در سریال تنهایی لیلا
اولین بار در طلا و مس بود که با گریم یک طلبه ساده به میدان آمد و با همین شکل و قیافه سیدرضا به مردم معرفی شد؛ ریش بلند، عینک و موهایی که به نسبت بلندتر از حد یک روحانی معمولی است و تا حدی پیشانی اش را می پوشاند. قبل از این فیلم کسی آنطور که باید چهره او را نمی شناخت و درواقع با این گریم و این نقش، توی ذهن ها جا افتاد.
بازی بهروز شعیبی در فیلم طلا و مس
بهروز شعیبی در فیلم طلا و مس برای مخاطبان عام شناخته شده و با نقش سیدرضا نام خود را سر زبان ها انداخت. شعیبی به خوبی از پس ریزه کاری های نقش برآمد و استیصال یک روحانی که در شرایط خاص بیماری همسر و کلاس های استاد اخلاق گیر کرده بود، تصویر کرد. اگر بخواهیم برای این بازیگر نموداری ترسیم کنیم، نقش سیدرضا در راس بالای کارنامه است و بقیه تکرار آن. نقش محمد «تنهایی لیلا» تقلیدی واضح و به بار نشسته از سیدرضا است.
او در فیلم مهمان داریم عهده دار نقش رضا جانباز شیمیایی است که در آسایشگاه بستری شده. طبعا به خاطر ویژگی نقش، آدمی به شدت مثبت است و به دلیل شرایطی که داشته موی سر و صورتش کم پشت تر از رضای «طلا و مس» شده. هرچند در نماهای مربوط به دوران پیش از شیمیایی شدن، شمایل همیشگی و مشابه «طلا و مس» را دارد.
بهروز شعیبی در فیلم سینمایی مهمان داریم
شعیبی سال گذشته در فیلم نامه های خیس مرجان اشرفی زاده هم دقیقا با همین گریم تنهایی لیلا ظاهر شده بود. بازهم موها و ریش های بلند و آشفته مشکی با عینک؛ آن هم بدون کمترین تفاوت. جالب اینجاست که در این فیلم، شعیبی نقش یک راننده را دارد که مثل پیک، وسیله جا به جا می کند و اصلا نیازی نبوده که چنین گریمی داشته باشد.
بهروز شعیبی در نمایی از فیلم نامه های خیس
بهروز شعیبی بعد از «طلا و مس» در دو فیلم تلویزیونی «کلاس سوم ب» و «نامه های خیس» بازی کرد. در اولی نقش معلمی را داشت که در روستایی دورافتاده تدریس می کرد. در دومی هم ایفاگر نقش یک راننده تاکسی بود. شخصیت شعیبی در هر دو فیلم تحت تاثیر خصوصیات کاراکتر سیدرضای «طلا و مس» قرار داشت؛ آدمی نجیب و مثبت. حتی شمایل ظاهری اش هم تفاوت چندانی با آن نقش ندارد.
او در «دهلیز» دست به انتخاب جسورانه ای زد و رضا عطاران را در نقش جدی به کار گرفت. داستانش هم درباره گذشت بود. فیلم اول او در سینما یعنی «باغ آلوچه» یکی از تولیدات خوب حوزه سینمای کودک است که بخش عمده ای از موفقیتش به خاطر تسلط شعیبی در بازی گرفتن از بازیگران خردسال است. بهروز شعیبی در ساخت تله فیلم هم موفق عمل کرده؛ بال های خوشبختی، جامانده، پیش خواهدآمد، جایی برای بودن، روزهای آخر اسفند و… از جمله تله های موفق او هستند.
منبع:بیوگرافی بهروز شعیبی
راهنما
در صورت خرابی لینک های دانلود خواهشمندیم در اسرع وقت از بخش نظرات ما را مطلع سازید