بایگانی برچسب ها: شعر کودکانه حسنی

شعر حسنی نگو بلا بگو

شعر حسنی نگو بلا بگو

شعر کودکانه حسنی شعر کودکانه “حسنی نگو بلا بگو” شعر حسنی نگو بلا بگو شعر حسنی نگو بلا بگو توی ده شلمرود، حسنی تک و تنها بود. حسنی نگو، بلا بگو، تنبل تنبلا بگو، موی بلند، روی سیاه، ناخن دراز، واه واه واه. نه فلفلی، نه قلقلی، نه مرغ زرد کاکلی، هیچکس باهاش رفیق نبود. تنها روی سه پایه، نشسته بود تو سایه. باباش میگفت: – حسنی میای بریم حموم؟ – نه نمیام، نه نمیام – سرتو میخوای اصلاح کنی؟ – نه نمیخوام، نه نمیخوام کره الاغ کدخدا، یورتمه میرفت ت...

ادامه مطلب