دیسلِکسیا یا نارساخوانی یک اختلال یادگیری در خواندن است. در این اختلال، طفل با وجود داشتن هوش کافی، توانایی یادگیری و موجودیت امکانات اجتماعی و اقتصادی، در خواندن مشکل دارد. اینگونه اطفال با وجود اشتراک در صنفی که در آن درسهای معمولی تدریس میشود، قادر به دستیابی به مهارتهای زبان مثل خواندن، نوشتن، و املای متناسب با تواناییهای فکری خود نمیباشند.
اداره صحت ایالات متحده آمریکا، دیسلِکسیا را یک ناتوانی در یادگیری میخوانَد که در آن فرد در عرصه خواندن، نوشتن، املا، و گاهی اوقات صحبت کردن ناتوان است.
دیسلِکسیا شایعترین ناتوانی در یادگیری در کودکان است که در سراسر زندگی ادامه مییابد. شدت مشکل در خواندن و نوشتن میتواند از خفیف تا شدید باشد و در صورتیکه این عارضه زودتر تداوی شود، نتیجهی بهتر خواهد داشت، با این حال، هر زمانی که اقدام به درمان شود دیر نخواهد بود.
اطفال مبتلا به دیسلِکسیا، با وجودِ داشتن هوش متوسط، و فرصت کافی در یادگیری، مشکلِ خواندن دارند. دیسلِکسیا نقصان بینایی یا شنوایی نبوده، و عقبماندگی ذهنی یا تخریب مغزی نیست. همچنان این مشکل به معنای نبودِ استعداد نیست. در عوض، این عارضه به اثر اختلالِ بخشی از مغز ایجاد میشود که برای تبدیل نمودن تصاویر دریافت شده از چشم و شنیدن آوازها از گوش به زبانِ قابلفهم، ناتوان میباشد.
دیسلِکسیا گاهی در صنوف ابتدایی درسی غیرقابلتشخیص باقی میماند. اکثراً ممکن است طفل از ناتوانی یادگیری در خواندن خسته و درمانده شود و مشکلات دیگر از جمله افسردگی و اعتماد به نفس پایین را نشان بدهد، و این مشکلات میتواند دیسلِکسیا را پنهان نگهدارد.
در عین زمان، در بسیاری مواقع، علاوه بر این که از طرف والدین و معلمین در جهت بهبود وضعیت آنها تلاشی صورت نمیگیرد، بلکه مشکلات اجتماعی و رفتاری را نیز به آن علاوه میکند. بر اثر عدم آگاهی خانوادهها و معلمان این چنین کودکان دچار یک بحران روانی میشوند. کودک ممکن است کمتحرک شده و علاقهاش را نسبت به مکتب از دست بدهد، و در صورتیکه مشکل، تداوی نگردد، ممکن است موفقیت طفل در مکتب را به مشکل مواجه کند.
“خواندن” یکی از مهمترین و پیچیدهترین فعالیت آموزشی اطفال درسالهای اول مکتب است، اما اکثر شاگردانی که دیسلِکیسا دارند، در سال اول در خواندن و نوشتن به مشکل قابلتوجه مواجه نمیشوند، در حالیکه در صنف های بالا که جملات و عبارات با تصاویر همراه نمیباشد، این مشکل و ناتوانی کم کم در کودک نمایان میشود.
مشخصات عمده در کودکان دیسلِکسیک یا نارساخوان عبارت اند از
– موجودیت سابقهی اختلالات یادگیری در خانوادۀ کودک
– داشتن هوش متوسط و یا بالاتر از حد متوسط
– مشکل معکوسخوانی، مثلاً «روز» را «زور» خواندن، یا ۱۳ را ۳۱ خواندن
– نبودِ انسجام حسی و حرکی
– کثرت واقعات آن در پسران
– بیمیلی در خواندن
– ضعف در حافظه بینایی
– ضعف در زبان شنیداری
– ضعف در انعکاس دادن تجربههای شنیداری به دیداری و برعکس آن
در مجموع طفلِ نارساخوان در خواندن کُند است، و کلمات را از وسط و بعضی ازکلمات را به صورت معکوس میخوانَد. بطور مثال:
سر => رس کم => مک
این اطفال مشکلات زیاد املایی داشته و در هجا کردن، نوشتن، و ریاضیات مشکل داشته و توانایی نوشتن عقاید و نظرات خود را ندارند. اطفال نارساخوان در حافظه کوتاه مدت نیز مشکل دارند، اما حافظه درازمدت شان به خوبی کار میکند. عوارض دیگر در اطفال نارساخوان عبارت اند از اشتباه کردن در جهتیابی، مثلاً راست و چپ را به مشکل تشخیص میدهند.
والدین و معلمین به اشتباه فکر میکنند که کمتوجهی کودک ناشی از بیبندوباری و شوخ بودن اوست، و در نتیجه کودک را تحت فشار و تنبیه قرار میدهند، در حالیکه این روش نه تنها مشکل را بهبود نمیبخشد، بلکه بیمیلی کودک به درس و مکتب را سبب میشود.
دیسلِکسیا به دو گروه عمده تقسیم شده است
۱- دیسلِکسیای شنیداری
۲- دیسلِکسیای بینایی
اطفالی که دیسلِکسیای شنیداری/سمعی دارند اساساً در تشخیص شنیداری، صداها، و ترکیب و نام بردن آنها مشکل دارند.
در دیسلکسیای بینایی طفل در تشخیص بینایی، درک بینایی، جهتیابی و رعایت ترتیب اعداد و ارقام مشکل دارد.
والدین و معلمین گرامی در نظر داشته باشند که تداوی نارساخوانی زمان زیادی نیاز دارد از اینرو نکات ذیل را قبل از تداوی به خاطر داشته باشند:
۱- آموزش باید انفرادی و با توجه به نارساییهای طفل تنظیم شود.
۲- آموزش باید از سطحی و ابتدایی با سلسله مراتب یادگیری که درآن طفل مشکل دارد، شروع شود.
۳- آموزش براساس آمادگی و ظرفیت و تحمل کودک تنظیم شود.
۴- از روش آموزش چند حسی استفاده شود، یعنی مطالب آموزشی هم به شکل نوشتاری و هم تصویر و صدا ارایه شوند.
تام کروز، هنرمند مشهور سینمای هالیوود، دیسلکسیا داشته است.
درمان دیسلِکسیای شنیداری
هرچند آموزش از طریق شنوایی انجام میشود، اما هدف بهبودبخشیدن به مشکلات بینایی است. بنابر این، فعالیتهایی چون: فراهم کردن تصاویر و کلمات نوشتاری، نقاشی خطوط اصلی کلمات و اشیا توصیه میگردد. بدینگونه به کودک یاد داده میشود که هر کلمه شکل و مفهوم مشخصی دارد.
برای درمان کودکان نارساخوانِ شنیداری روش آموزش کُل کلمه به صورت نوشتاری توصیه میشود. مثلاً کارتی را که حاوی عکس «سگ» و نیز کلمهی «سگ» است به کودک نشان داده میشود و همزمان کلمه بیان میشود و از کودک خواسته میشود که کلمه را تکرار کند. یا در آموزش کلمه «خیز زدن» از او خواسته میشود که عملاً خیز بزند و بلافاصله کارتِ حاوی کلمهی «خیز زدن» به او نشان داده میشود و طفل تشویق به تلفظ آن میشود.
درمان دیسلِکسیای بینایی
برای درمان این کودکان از روش فنوتیک استفاده میشود.
در این روش آموزش، از صداهای مجزّا که آهسته آهسته با هم ترکیب میشوند و کلمات را بوجود میآورند، شروع میشود. معلم چند حرف بیصدا را که از نظر صدا و ظاهر کاملاً متفاوت اند، مانند “م،س،ت” انتخاب میکند. سپس هر یک را بر کارتی تایپ میکند، آنگاه با نشان دادن آن حرف به طفل، صدای آنرا در میآورد، و کودک را تشویق به تلفظ صدای آن میکند. بعد از اینکه وی شکل و صدای حرف را آموخت، از او خواسته میشود به کلماتی که با این حرف شروع میشود فکر کند. پس از فراگیری چند حرف بیصدا، فعالیت تغییر میکند، و در تمرین بعدی ترکیب صداها و نیز حروف با صدا و به دنبال آن جملات ساده و کوتاه و در نهایت داستان به کودک آموزش داده میشود.
در نهایت خوب است تا والدین و استدیسلِکسیا یا نارساخوانی یک اختلال یادگیری در خواندن است. در این اختلال، طفل با وجود داشتن هوش کافی، توانایی یادگیری و موجودیت امکانات اجتماعی و اقتصادی، در خواندن مشکل دارد در بارهی این اختلال معلومات داشته باشند تا در صورتی که متوجه شدند یکی از کودکان ممکن است همچو مشکلی داشته باشد، وی را به مشاور یا متخصص معرفی کنند تا وجود این اختلال تأیید یا رد شود.
راهنما
در صورت خرابی لینک های دانلود خواهشمندیم در اسرع وقت از بخش نظرات ما را مطلع سازید